بازنشستگی

الماس درون بازنشستگان

الماس درون بازنشستگان

سالها دل طلب جام جم از ما می کرد،

آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد.

هر شخصی درون خود، دارای مشخصات و مزایایی است که ما به آن الماس درون می گوئیم

و این الماس در زمانی که فرد به درجه بازنشستگی نائل میشود، به مراتب درخشان تر و پرنورتر

از زمانهای دیگر نمایان می شود. لکن بعضی از دوستان متأسفانه نه تنها این تشعشع و نور را

نمی بینند یا به عبارتی نمی خواهند ببینند و تنها به الماس ها، کارها و توانائیهای دیگران چشم

دوخته و از توانائیها و مهارتهای خود غافل هستند. ما در این مقاله بر آنیم تا شاید گوشه کوچکی

از این اشیاء با ارزش موجود درون هر فرد را به شخص نشان دهیم.

 

شاید دوست داشته باشید، مقاله بازنشسته کیست را نیز بخوانید.

الماس چیست؟

الماس یکی از سنگ‌های قیمتی و یکی از آلوتروپ‌های کربن است که در فشارهای بالا پایدار است.

آلوتروپ دیگر کربن گرافیت نام دارد.

الماس در حالت پایدار دارای ساختار بلندروی (مکعبی) است. الماس ساختار منشوری نیز دارد که

این ساختار بصورت شبه‌پایدار در طبیعت به صورت کانی لونسدالنیت وجود دارد

الماس سنگی است با ظاهر درخشان و دلفریب كه به‌خاطر طرح، نقش، رنگ و ظاهر زیبایش بر

تمامی جواهرات ارجحیت دارد. و به اشکال مختلف و ظاهرهای متفاوت وجود دارد.

 

الماس درون بازنشستگان چیست؟

الماس درون 3

الماس درون 3

همانگونه که در قسمت قبل توضیح داده شد، الماس، که بر اثر فشار بالا به این درجه از ارزش

و قیمت می رسد، بر تمامی جواهرات ارجحیت دارد، روح و جسم انسان نیز در برابر مشکلات و

مسائل زندگی و در مقابل فشار، پایدار گردیده و گوهر وجودی خود را به یک شئی گرانقیمت تبدیل

می نماید، البته لازم به ذکر میباشد که تعدادی از عزیزان بازنشسته، متأسفانه خود را به خواب عمیق

زده اند و نمی خواهند از این خواب زمستانی و طولانی بیدار شده و این گوهر وجودی خود را دریابند،

لکن آنهائی که خیلی سریع و خوب به این شئی درون خود دست می یابند، نه تنها برای خود که برای

جامعه نیز بی نهایت مفید و مثمر ثمر خواهند بود و این قبیل افراد، با توجه به اینکه متوجه این موضوع

شده اند که این شی با ارزش درون خود، منحصر به فرد و نایاب می باشند به خوبی از این خصوصیت

استفاده نموده و در زمان بازنشستگی و زمانی که بعضی ها، آن را انتظار برای سفر آخرت تعبیر می نمایند،

بهترین سفرهای خود را آغاز و بهترین پیامدها را برای خود و دنیای پیرامون خود، مهیا و آماده می نمایند.

 

پیشنهاد می شود، مقاله 8 اصل موفقیت در دوران بازنشستگی  را نیز مطالعه فرمائید.

چطوری باید این الماس درون را کشف نمائیم؟

این الماس ها، که در درون هر فرد نهاده شده و البته درون افراد بازنشسته از نوع درخشان تر و پر ارزش تر،

مخفی گردیده است، باید توسط یک سری از اعمال و روشها و افکار آنها را کشف و در صدد استفاده از این

اشیاء گرانقیمت برآئیم.

در درجه اول، باید نسبت به شناسائی آن، آنهم فقط با نسخه خودمان، درک و کشف نمائیم.

این کشف ابتدا باید با بخشیدن تمام کسانی که در طول سالیان سال، متأسفانه از آنها زخم خورده یا دچار

مشکل و عذابی گردیده ایم، آغاز گردد و اگر این کار به خوبی انجام گردد، ذهن ما آزاد شده و بدنبال این کشف

بزرگ و عظیم می رود.

بخشش

بخشش دیگران

شاید در همین جا، بعضی از دوستان به من خرده بگیرند که چگونه فردی که ما را دچار فلان مشکل یا دچار

فلان بلا نموده است را ببخشیم، اما من در جواب این عزیزان دوست داشتنی عرض مینمایم که برای کشف

این الماس، باید ذهن کاملاً عاری از هر گونه نفرت و کینه باشد. و این آزادگی از قید کینه و نفرت، هدیه ای است

که شما به خودتان می دهید و لازم نیست که به آن نفرات این بخشش عنوان گردد. بلکه شما می بخشید نه

به این علت که آنهائی که به شما جفا نموده یا شما را دچار مشکلی نمود ه اند، مستوجب بخشیده شدن هستند،

خیر، بلکه چون ارزش شما بیشتر از آن است که نفرت و کینه در ذهن خود جای دهید.

پس همین الان تمام کینه و نفرتی که در ذهن دارید را به کناری انداخته و کلیه نفرات را ببخشید و این هدیه زیبا

را به خودتان و زندگی دوم خود(بازنشستگی) هدیه دهید.

در مرحله بعدی بعد از آزاد شدن از قید کینه و نفرت، به سراغ گوهر وجودی خود می روید و می بینید چه چیزی

در وجود شما نهاده شده که در دیگران وجود ندارد.

مثل اثر انگشت این شئی گرانبها برای هر شخص منحصر به فرد است و باید در جهت کشف آن و استفاده بهینه

از آن قدم برداشت.

 

به چه طریق از این الماس درون استفاده کنیم؟

 

در زمانی که نسبت به کشف این الماس ها اقدام نموده و متوجه شدیم که ما خصوصیاتی داریم که منحصر

به فرد است و تنها و تنها در وجود ما مخفی است، می توانیم از این الماس های نایاب و ارزشمند، با در اختیار

گذاشتن آن بصورت خدمت و کالا برای دیگران به صورت سودمند استفاده نموده و خود نیز از قِبَل دریافت حق الزحمه

ارائه آن، از مزایای آن بهره مند گردیدم.

البته لازم به ذکر است که ما هیچ وقت نمی خواهیم کمبودها و مسائل مبتلابه که عزیزان بازنشسته با آن

درگیر هستند را نادیده بگیرم، لکن اگر اجازه بدهید در این روزگار پرمشغله و پرهیاهو، کمی از این مسائل ذهن

خود را آسوده نموده تا بتوانیم گوهر وجودی خود را دریافته و به نحو احسن از آن استفاده لازم و کافی را بنماییم.

 

نتیجه الماس درون:

با توجه به اینکه هر یک از ما، دارای الماس های درخشنده و با ارزشی هستیم، دیگر لزومی ندارد که به دیگران

و الماس های آنها رشک ببریم، بلکه باید هر چه سریعتر در دوران بازنشستگی، از توانائیها و مهارتها و علائق خود

آگاه شده و نسبت به ارائه آن به دیگران و داشتن احساس لذت شادی و نشاط در وجودمان و در خانه هایمان،

از زندگی دوم(بازنشستگی) کمال استفاده و بهره را ببریم.

 

زندگی دیکته نیست که به ما گفته شود، زندگی انشایی است که باید آنرا تنها بنگاریم

الماس درون 5

الماس درون 5

 اگر این مقاله برای شما مفید بود

لطفاً آن را با دیگر عزیزان خود نیز به اشتراک بگذارید.

 

 

بازنشستگی

8 اصل موفقیت در دوران بازنشستگی

اصول موفقیت در دوران بازنشستگی

 

بازنشستگی، خود یک فلسفه اصلی در زندگی هر فرد شاغل است، زیرا خواه ناخواه به آن خواهد رسید، حال چگونگی گذران این دوران، بستگی به خود فرد دارد. در اینجا آن چه را که به نظر می رسد، هر فرد بازنشسته برای اداره دوره بازنشستگی موفق خود نیازمند است، را بازگو می نمائیم.

به طور کلی، مجموعه ای معین از جهان بینی ها و بینش هایی مورد نیاز است تا افراد بازنشسته بتوانند بر خلاف نقص ها، محدودیت ها و یا تهدیدهای فزاینده، تا هر زمانی که امکان دارد، مشتعل، بارور و از نظر اجتماعی فعال باقی بمانند.

در اینجا هشت اصل ارائه می شود که مفهوم موفقیت در دوران بازنشستگی را تعریف می کنند. برخی از این اصول از برخی دیگر مهم تر هستند. اما در مجموع آنچه را که کم و بیش برای همگان و نیز فراهم ساختن گسترده ای از موفقیات ضروری می باشند را در بر می گیرند.

برای دستیابی به موفقیت و حتی فراتر از آن می بایست با تلاش و به طور دقیق این اصول را در نظر گرفت. هر فرد بازنشسته ای با توجه به شرایط زندگی و نحوه سازگاری و کنار آمدن با شرایط و وضعیت موجود با فرد دیگر متفاوت بوده و بنابر این میزان موفقیت از فردی به فرد دیگر در نوسان است.

ما در ابتدا این اصول را فهرست کرده و سپس برخی از آن ها را با جزئیات بیشتر مورد بحث و بررسی قرار می دهیم. در واقع نتایج آنچه را که محققان، پژوهشگران و نظریه پردازان در باره بازنشستگی، در سال های اخیر بررسی نموده اند، را ارائه می دهیم. فهرست این اصول عبارتند از :

  • شفاف بودن در باره واقعیت های وضعیت موجود در باره خود
  • پذیرفتن این واقعیت ها و دیدن آن ها در بهترین وضعیت
  • توانائی سازگاری و کنار آمدن مؤثر با این واقعیت ها
  • دارا بودن توانائی بر جبران از دست داده ها و سایر کمبودها
  • جدیت و تلاش مستمر در یک فعالیت هدفمند
  • نگرش خردمندانه در باره آنچه که فرد به عهده خواهد داشت
  • حفظ پیوند و صمیمیت با همنوعان
  • حفظ حرمت و عزت نفس مثبت بر خلاف از دست داده ها و سایر کمبودها

 

اصول 1 و 2 موفقیت در دوران بازنشستگی:

شفاف بودن در باره واقعیت های وضع موجود در باره فرد و پذیرفتن این واقعیت ها و دیدن آن در بهترین وضعیت.

اصول بازنشستگی 11

همیشه بین اینکه فرد بخواهد واقعیت وضعیت خود را بداند و یا اینکه بخواهد آن را به نحو دلخواه و مطلوب ببیند یک تفاوت وجود دارد. اگر ما آنچه را که برای دیگران اتفاق می افتد را با اوضاع و احوال خود مقایسه کنیم، وضعیت همیشه بدتر خواهد بود.

ما نمی توانیم بسیاری از واقعیت های تلخی را که با آن مواجه می شویم را تغییر دهیم. بنابر این می بایست این توانائی را کسب کنیم تا با آن ها زندگی کرده و بهترین شرایط با وجود آن ها در زندگی خود داشته باشیم.

اگر وقایع را به طور صرف ناشی از تقدیر و ناچاری در نظر بگیریم، به تدریج دچار حالت یأس و افسردگی می شویم. حالت یأس و افسردگی، تلاش برای ساختن زندگی را از بین می برد. توانائی کسب روحیه بالا برای فائق آمدن با چالش ها و مشکلات زندگی همان سازگاری و کنار آمدن محسوب می شود. که این توانائی می تواند راهی را برای خلاصی و بهبود بخشیدن به شرایط پیش آمده را بیابد.

اصول بازنشستگی 3

دیده شده که افرادی که مستعد حالت یأس و افسردگی هستند، تمام وقایع زندگی خود را فاجعه تلقی می کنند، بر خلاف سایر افراد که در برابر چالش ها، صبر پیشه می کنند و یا با نگرشی مثبت حداکثر بهره برداری را از وقایع بد دارند، وضعیت را بدتر از چیزی که پیش آمده می بینند. بنابر این هم تمرکز به عین واقعیت و هم حفظ خونسردی و دارا بودن نگرش مثبت به طور برابر مهم و مؤثر هستند.

در اینجا به اصل دوم و توانائی مثبت اندیشی که اغلب دست کم گرفته می شود، اشاره می کنیم. شواهد زیادی وجود دارد که توانائی مثبت اندیشی را یک منبع نیرومند در انسان ها تلقی می کنند و بسیاری از روان شناسان با این موضوع موافق هستند. حال باید بدانیم که آیا می توان با این توانائی بر مشکلات فائق آمد یا خیر؟

ضرب المثلی وجود دارد که می گوید:”وقتی زمانه با تو نمی سازد، تو با زمانه بساز” این گویه بسیار رایجی است که باید با ناملایمات کنار آمد، اما در واقع گفتن این جمله خیلی آسان تر از عمل کردن به آن است. برای عمل کردن به این جمله می بایست تلاش و جدیت داشت و واقعیت این است که فقط عده کمی از ما لحظات بدون نا امیدی و رنج را سپری می کنیم. اما برای رسیدن به این جمله چیزی که اهمیت دارد ادامه و پیوستگی راه و توجه نکردن به لحظات بد است.

باید بتوانیم از کارکردها و بازده های مثبت لذت ببریم، گرچه زمانی که ناراحت و یا غمگین هستیم، این کار چندان آسان نیست. ما نمی توانیم همواره از ناراحتی ها و مشکلات خود با دیگران حرف بزنیم چرا که گاهی دیگران بنا به دلایلی نمی خواهند در این باره چیزی بشنوند. به طور معمول، آن ها نیز مشکلات و ناراحتی های خود را دارند.

اصول 3 و 4 موفقیت در دوران بازنشستگی:

توانائی کنارآمدن و سازگاری مؤثر با واقعیت ها و دارا بودن توانائی در جبران از دست داده ها و سایر کمبودها.

این دو اصل باید در کنار هم قرار بگیرند.

اصول بازنشستگی 6

اصل جبران، را بازنشستگان می توانند در فرانکلین دلانو روزولت، رئیس جمهور 4 متری در سال 1932 تا 1945 که قبل از جنگ جهانی دوم درگذشت، مشاهده کنند. تعدادی می دانند که او به فلج اطفال مبتلا بود و تا قبل از رئیس جمهور شدن، هرگز نمی توانست از پائین تنه بدنش استفاده کند. او مجبور بود که با کمک دیگران بالای سکو برود و با شور و حال زیاد در همایش های نامزدهای انتخابات با مردم و کنگره آمریکا سخنرانی کند.

نکته مهم این است که آن زمان جامعه مدنی احترام عمومی برقرار بود. مردم و مطبوعات، درک، شعور و احترام یکسان نسبت به یک مرد معلول داشتند و در سخت ترین شرایط روزهای کشور، چهار بار او را انتخاب کردند. او کسی بود که توانست با منزلت بالا، شور و شوق را در نقش رهبر یک کشور با هم ارائه کند. تا حدی که کاریکاتور او نیز با لبخند و سیگار برگی بر لب به تصویر کشیده می شد.

هم اکنون زمزمه هائی به گوش می رسد که مجسمه جدید روزولت در پارک یادبود واشنگتن دی سی می بایست او را در یک صندلی چرخ دار نشان دهد چرا که معلولیت- در واقع امروز عنوان معلول، یک واژه قدیمی است برای ناتوان بودن که امروزه منسوخ می باشد- معروف او را نمادین می سازد نه اینکه مجسمه ایستاده از او به نمایش گذاشته شود.

جالب اینجاست که به تصویر کشیدن معلولیت روزولت او را تحقیر خواهد کرد در حالی که به اعتقاد بسیاری از آمریکائیها، حقیقت درست بر عکس این است. از نظر دیدگاه مردم آمریکا، صندلی چرخدار نشانی از شجاعت، منزلت و تعهد بالای او است که او را نمادین می سازد. و به همگان می آموزد که چگونه یک فرد می تواند با وجود معلولیت جسمی به چنین موقعیت های چشمگیری برسد و بیماری و معلولیت جسمی خود را جبران کند،

حتی اگر با حمایت و بردباری و صبر دیگران گره خورده باشد. مخاطبان بازنشسته ممکن است با اندیشیدن به این مرد و آن دوران و گذشته ها غبطه بخورند.

شایسته بودن با اثربخش و مؤثر بودن به طور کامل همپوشانی دارند و هر دو توانائی نیز بر تفاوت های فردی و نیز قدرت مدیریت توقعات و تصمیم گیری آن ها نقش بسزائی دارند. حفظ روابط اجتماعی و شاغل بودن به کاری مثبت و سازنده و استفاده از مهارت های باقیمانده بازنشستگی در سازگاری و کنار آمدن با این دوران بسیار مؤثر هستند.

مهم تر اینکه هدف مطالعات و پژوهش ها در زمینه توانائی جبران، کشف این نکته است که کدام یک از اعمال سازگاری و کنار آمدن در نهایت به رضایت مندی از زندگی و بهزیستی و ایجاد هیجان مثبت می رسد.

 

اصل 5 موفقیت در دوران بازنشستگی:

جدیت و تلاش مستمر در یک فعالیت هدفمند

اصول بازنشستگی 9

در بعضی از اوقات، و بعضی از نفرات حالاتی رخ میدهد که بر اساس تشخیص علم روان شناختی و از لحاظ بالینی روان رنجوری وجود دارد. در این حالت، شرایطی به وجود می آید حتی افراد جوان نیز ناتوان می شوند. در واقع این حالت یکی از بدترین و مهلک ترین حالت هائی است که ذهن با آن درگیر می شود و به خصوص در بازنشستگان به نسبت جوان ترها شایع تر است. درمان روان رنجورهای وجودی، مشکل ترین، حالت های بالینی است و متخصصان مجرب آن هم به شرط همکاری مستمر مراجعان خود از عهده درمان برمی آیند. زیرا به طور معمول کسانیکه از این عارضه رنج می برند می بایست به نوعی فعالیت و علاقمندی نشان دهد، اما به نظر می رسدکه از انجام آن عاجز بوده و به اصطلاح از دنیا بریده اند و هیچ چیزی علاقه آنان را به خود جلب نمی کند.

به طور معمول این گونه افراد به سراغ روان پزشک دیگری می روند تا حداقل به خود نشان دهند که می خواهند در خود تغییرات را به وجود بیاورند اما رسیدن به این هدف یک امر درونی است و باید با انقلاب درونی و حقیقی همراه باشد و مراجعه به روان پزشک شرط کافی نیست.

برای ما چیزی غمگین تر از این نیست که یک بازنشسته به صورت بالقوه هنوز توانائی این را داشته باشد که در خانواده و جامعه نقش مثبتی ایفا کند اما نتواند در یک فعالیت هدفمند ظاهر شود.

البته فعالیت ها و تحرک ها می توانند هر چیزی باشند، حتی تلاش برای خلق کارهایی که تا کنون انجام نشده اند. در هر حال یک فعالیت و تلاش هدفمند نباید لزوماً یک امر تأثیرگذار و بزرگ باشد، بلکه باید این توانائی را داشته باشد که امید به زندگی و شوق زیستن را در بازنشسته پیدا کند و نگذارد که او با منزوی شدن و احساس تنهائی و فرو رفتن در خود، انتظار مرگ را بکشد.

این گونه کناره گیری بازنشسته، نمی تواند آن ها را به یک دوران بازنشستگی موفق هدایت نماید.

اصل 6 موفقیت در دوران بازنشستگی:

نگرشی خردمندانه در باره آنچه که فرد به عهده خواهد داشت.

اصول بازنشستگی 5

انتخاب مبتنی بر آگاهی و خرد، روشی است که فرد می تواند در زندگی خصوصی خود ایجاد کند. به عبارت روشن تر بازنشستگان نیاز دارند تا برای دستیابی به آرزوها و آرمان های ایده آل خود که شاید در گذشته نتوانسته به آن ها دست یابد، هم اکنون با توجه به سطح انرژی و وضعیت جسمانی و ذهنی به آن ها بپردازد. البته داشتن چنین توقعاتی از خود می بایست با در نظر گرفتن ذخایر خود حقیقی سالمند باشد. زیرا در این سن و سال درگیر شدن با فعالیت های اجتماعی زیاد و قبول تعهدات بیش از ظرفیت می تواند صدمات جبران ناپذیری به او وارد کند. انتخاب آگاهانه به بازنشسته کمک می کند تا از قبول تعهدات بیش از ظرفیت خود داری نماید.

اصل انتخاب مبتنی بر آگاهی، نه تنها به روابط خانوادگی و دوستان مربوط می شود، بلکه در تمامی کارکردهای زندگی سالمند تأثیرگذاری است. باید توجه داشت که با توجه به کاهش سطح انرژی و وجود برخی از بیماری ها و از  دست دادن بنیه و توانائی در دوران سالمندی می بایست از برخی از جاه طلبی ها و آرمان های ایده آل و هر هدفی که برای آن تلاش می شود کمی تخفیف نیز در نظر گرفته شود تا بتوان به طور کامل و یا تا حدودی تعهدات انجام شوند. در اینجا باز هم عامل تفاوت های فردی خودنمائی می کند و هر فرد بازنشسته خود می بایست با توجه به شرایط جسمانی و روحی و همچنین اوضاع مالی و سبک و سلیقه خود، انتخاب و تصمیم گیری آگاهانه بگیرد.

اصل 7 موفقیت در دوران بازنشستگی:

حفظ پیوند و صمیمت با همنوعان.

اصول بازنشستگی 4

از پژوهش ها و مطالعات انجام شده، چنین نتیجه می شود که انزوای اجتماعی – از جمله از دست دادن پیوندهای اجتماعی، تجرد و داشتن روابط اجتماعی ناکافی- تأثیر منفی البته کمی ضعیف تر از واژه منفی بر مواردی چون سلامت، طول عمر و بهزیستی دارند.

البته مطالعات و پژوهش ها از دیدگاه جامعه شناسی شبکه اجتماعی، مشکلات و ضعف هائی دارد. زیرا اصطلاح شبکه اجتماعی فقط نشان دهنده این است که فرد در زندگی یک یا چندین پیوند اجتماعی دارد ولی آیا این پیوندها می توانند از لحاظ روان شناختی، منبع رضایت، خوشحالی و بهزیستی او باشند. یک فرد ممکن است تعداد زیادی از این پیوندهای اجتماعی را در زندگی خود داشته باشد و یا دوستان و آشنایان زیادی مراوده کنند ولی در عمل و به عنوان مثال در جمع فامیل و برخی از آشنایان از همدیگر نفرت داشته و احساس خوبی نسبت به هم نداشته باشند.

 

اصل 8 موفقیت در دوران بازنشستگی:

حفظ حرمت و عزت نفس مثبت بر خلاف از دست داده ها و سایر کمبودها.

اصول بازنشستگی 2

اصطلاح های مترادف و جایگزین حرمت نفس، عزت نفس، احترام به خود و اعتماد به نفس است. بعضی از پژوهشگرها از واژه چیرگی و فائق آمدن هم استفاده می کنند، که ما نسبت به آن چه که آنها مطرح کرده اند، نظر قطعی نداشته و دچار تردید هستیم. زیرا که نمی توان در زندگی بر همه مشکلات چیره شد و فائق آمد. بنابر این ترجیح می دهیم به جای چیره شدن و فائق آمدن واژه سازگاری و کنار آمدن را مطرح کنیم. در واقع اشاره ما بر مدیریت فشارهای روانی است که پذیرش واقعیت شرایط فرد و چگونگی کنار آمدن و سازگاری و زندگی در این شرایط را شامل می شود.

بدون شک بازنشستگی موفق بدون داشتن عزت نفس مثبت غیر ممکن است. در اینجا اشاره ما به احساس نکردن شرمساری از کمبودها و نقصان هائی است که در بیشتر مواقع ارزش سرزنش کردن را نداشته و برای به وقوع آمدن و پیشگیری و اجتناب از آنها در زندگی همه انسان ها ناتوان هستیم. دلیل دیگر مهم بودن عزت نفس برای بازنشسته این است که فردی که به توانائی خود در برابر تهدیدها و مسائل پیش آمد در زندگی اعتماد کمی دارد یعنی برای فعلیت بخشیدن به راه کارها و سازگاری و کنار آمدن با این مسائل، دچار مشکل خواهد شد  از قبل تلاش خود را منجر به شکست خواهد داشت. دیده شده حتی زمانی که این افراد شایسته هستند باز تمایل دارند که شکست خورده ظاهر شوند و موفقیت خود را به حساب شانس می گذارند که این نوع برداشت از آن ها غیر دقیق است.

البته به وجود آوردن عزت نفس و اعتماد به نفس مثبت و خارج از درون فرد به هیچ عنوان کار آسانی نیست. طبق آن چه که تا کنون گفته شد، هر دروغ و ریاکاری در ایجاد عزت نفس و اعتماد به نفس دروغین اثر عکس و نامطلوبی را در فرد به وجود می آورد.

کودکان و همین طور بازنشستگان نیاز دارند که باور کنند که آنها به راستی به عنوان یک انسان با ارزش، مستحق احترام و منزلت دیگران هستند و نباید بدون اینکه نسبت به آنچه که قادر هستند انجام بدهند و باشند و یا قادر به انجام آن نیستند، فریب داده شوند.

بیشتر افراد بازنشسته با وجود اینکه می دانند، آن چیزی نیستند که زمانی می بایست می بودند، اما در این دوران از زندگی انتظار و توقع دارند که احترام و ملاحظه و رعایت احوال آنان در جامعه بشود. بازنشستگان و افراد ناتوان، انتظار دارند که دیگران با آنان برخورد مناسب داشته و منزلت آنان را حفظ کنند و خود را سزاوار احترام می دانند، حتی اگر در  گذشته جزء افراد سرشناس نبوده باشند. تبعیض، بی تفاوتی و عدم احترام از دیگران به شدت بر روحیه آنان اثر می گذارد. این هدف با ارزش و مهم است اما روش افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس در سالمندان و حتی کودکان یک امر پیچیده و نامطمئن است. از طرفی افزایش جمعیت بازنشستگان می طلبد که به این قشر از افراد جامعه، بر احترام و منزلت آن ها تأکید بیشتری شود. و از تصمیم گیران و مسئولان حکومتی خواست تا تدابیر و بودجه بیشتری را برای بهزیستی این قشر از جامعه در نظر بگیرند.

قسمتهائی از کتاب دوران سالمندی و کنار آمدن با آن، برگردان شعله آتشین

 

اگر این مقاله برای شما مفید بود، لطفاً آن را با دیگر عزیزان خود نیز به اشتراک بگذارید.

بازنشستگی

بازنشسته کیست؟

بازنشسته کیست؟

بازنشسته کیست 5

در یکی از راه پیمائی هائی که در اعتراض به وضعیت معیشتی توسط بازنشستگان گرامی، انجام شد،

با یکی از عزیزان بازنشسته، مشغول صحبت شدم.

ایشان در تعریف هائی که از بازنشستگی برایم داشت، از بازنشستگی به بازِ نشسته نیز نام برد.

در آن موقع من به این فکر رفتم که آیا واقعا بازنشستگان، بازِ نشسته هستند، یا به تعبیر گروهی دیگر با زن نشسته هستند یا …..

در این مقاله بر آن شدم که به این مقوله نگاهی بیندازیم.

پس با ما همراه باشید.

بازنشسته کیست؟

به فردی که بعد از چندین سال(حداکثر 30 تا 35 سال) که از اشتغال او می گذرد،

با درخواست خود، یا بر اساس قانون یا بعلت نقض جسمانی یا روحی، از کار منفک شده و حقوق ماهیانه دریافت می دارد،

بازنشسته گفته می شود.

 

بازِ نشسته چیست؟

بازنشسته کیست 7

به پرنده شکاری که از دیگر جانوران تغذیه می نماید و میان جثه نیز می باشد بازِ شکاری اطلاق میگردد.

چرا بازِ نشسته، تفسیر مناسبی است؟

باز شکاری همان گونه که در تعاریف داشتیم، خود به دنبال شکار رفته و تغذیه و قوت خود را بدون اتکا به

کسی یا چیزی، تهیه و صرف مینماید.

همان روز که آن عزیز بازنشسته این واژه را بیان نمود، من با خود فکر کردم که بعضی از این عزیزان که

چشم خود را به روی توانائیها و قابلیتهای خود بسته و تنها به کسانی چشم دوخته اند که بلکه آنها،

لطف نموده و به درآمد آنان اضافه نموده و باری از دوش آنها بردارند، می توان چنین لقبی را اختصاص داد.

البته ذکر این نکته را برای رفع سوء تفاهم، ضروری و لازم میدانم و آن اینکه، نگارنده به هیچ وجه،

نافی حق و حقوقی که به واسطه زحمات سالیانه که در محیط کار توسط این عزیزان کشیده شده

و هم اکنون باید توسط دولت، صندوق ها و کانون ها این حقوق نادیده شده، برآورده شود،

و اینکه برای احقاق حقوق خود باید دست به اقداماتی زد، نیستم، لکن بحث اصلی بر سر این است

که برای بهبود وضعیت زندگی خود در دوران بازنشستگی، پیگیری حق و حقوق لازم است، اما کافی نیست.

و این پیگیری ها، تنها یک قسمت از مطالبات را شامل می شود، و به نظر باید این بخش توسط گروهی

از میان خود بازنشستگان گرامی که بر مسائل حقوقی اشراف کامل دارند پیگیری کامل گردد.

و باقی مطالبات مربوط به شخص بازنشسته و توانائیها و تجارب و مهارتهایش می باشد.

در چند روز پیش با یکی دیگر از نفرات شاخص بازنشسته یکی از ادارات مشغول صحبت بودم،

ایشان تماماً به این که باید احقاق حق خود را بنمایند تمرکز داشت و از تمرکز بر روی توانائیهای خود

و دیگر عزیزان همراه خود غافل بود. در زمانی که به ایشان گفتم، شما کوله باری از تجربه و قابلیت به همراه دارید،

خود ایشان نیز بر این امر صحه گذاشت، لکن اعلام داشت که در حال حاضر کاری برای ایشان نیست که انجام دهد.

سئوال من این است که آیا برای بازِ شکاری، نیز حیوانات دیگر و شکار آماده می گذارند که جناب باز،

شما لطف کنید و تشریف بیاورید و مرا شکار و نوش جان کنید؟

یا اینکه خود پرنده شکاری، به پرواز درآمده و با چشمان تیزبین خود، شکار خود را یافته و آذوقه آن روز خود را رقم میزند.

حال اگر این باز، به مانند کبوترها، تنها بنشیند و به امید این باشد که دیگران برایش دانه ای بریزند و این پرنده،

تنها دانه های ریخته شده توسط دیگران را ببیند، دیگر شکاری که باب طبع خود باشد را نیافته و معلوم است

که بعد از مدتی باید برای آن باز، سوگواری نمود.

چطوری این بازِ نشسته، می تواند به پرواز درآید؟

بازنشسته کیست 7

حال اگر قبول کنیم که باز ها هم مانند بقیه پرنده ها، بعد از مدتی که پرواز کرده و شکار نمودند،

نیاز به استراحت دارند و باید استراحت کنند، باز هم زمان استراحت محدود است و این استراحت نباید به طول انجامد،

زیرا اگر این استراحت به طول انجامد، کم کم باز، مهارت پرواز خود را از دست داده و مجبور به زمین گیر شدن می شود

و دیگر نمی تواند آن حس پرواز و شکار را که با لذت و شور خاصی انجام میداد، انجام دهد.

مثال باز، نمونه بارز عزیزان بازنشسته، این گنجینه های گهربار نیروی انسانی است، شاید قبول کنیم که

این عزیزان بعد از چندین سال، کار و تلاش شبانه روزی، بالاخره نیاز به کمی استراحت دارند، لکن تنها نیاز

به “کمی” استراحت دارند و بلافاصله بعد از تازه شدن نفس باید بلافاصله شروع نمایند و منتظر نباشند که

فرد دیگری بر اساس خیلی از مصالح خود یا سازمان، درآمدی جدید برای این عزیزان تأمین نموده یا درآمد

فعلی ایشان را بهبود بخشند. و سابقه نشان داده است که تا کنون و با این همه پیگیری که (البته

کمی بهبود یافته است)جواب نداده است.

حال باید آزموده را چندین باره بیازمایند؟ آیا نباید بجای تکیه بر دیگران، تنها بر روی خود و توانائی های خود،

قابلیتهای خود، تجارب و مهارتهای گرانبها و ذیقیمت خود که در چندین سال، فعالیت خود، بدان دست یافته اند،

اتکا نموده و قدمی در جهت بهتر شدن زندگی خود، بردارند؟

اگر می گویند، نمی شود، میتوان با جستجوی مختصری، نمونه های بسیاری از جمله:

سرهنگ هارلند ساندرز(موسس مرغ سوخاری KFC) را نام برد.

بازنشسته کیست 3

و اگر میفرمائید این نمونه خارجی است، می بایست نمونه های داخلی که خدا رو شکر، تعدادشان کم نیست

را مثال بزنم، از جمله دکتر فریور از بازنشستگان سازمان بنادر و دریانوردی که بعد از بازنشستگی، تازه تحصیل

خود را در رشته روانشناسی، آغاز نمود و موفق به اخذ درجه دکترا در این رشته و کار و فعالیت نمود.

بازنشسته کیست 2

 

هر چه که جستجو کنید، نمونه های بیشتری از افرادی که اجازه ندادند، دانه های چند روزه، قوت یومیه

آنها را تأمین نماید، مشاهده می نمائید. کافی است فقط کمی جستجو کنید تا به صحت گفته های نگارنده، ایمان بیاورید.

حالا موقع عمل بازنشسته است.

نور، صدا، حرکت …………….

بازنشسته کیست 1

اگر به مطالب بالا باور داشتید، حال موقع عمل است، خیلی سریع، تصمیم گرفته و بر روی ایده های خود

مشغول کار و فعالیت شوید. و در جهت بهبود وضعیت زندگی خود، در دوران پر فراز و نشیب بازنشستگی، قدم بردارید.

با مطالعه راهکارهای ارائه شده در این سایت، گنجینه نیروی انسانی به آدرس  www.GanjeEnsani.ir

یا سایتهای دیگر که راه های عملی برای انجام در دوران بازنشستگی را ارائه دادند میتوانید، آغاز نمائید

تنها کافی است که هر روز یک کار برای پیشرفت و یک کار برای تفریح خود انجام دهید تا بتوانید در مدت

بسیار کوتاهی، به صورت کاملاً فعال، سکان زندگی خود را مجدداً در دست گرفته و آنرا در دریاهای مختلف

هدایت و راهبری نمائید.

بازنشسته کیست 4

اگر این مقاله برای شما مفید بود، لطفاً آن را با دیگر عزیزان خود نیز، به اشتراک بگذارید.