بازنشستگان, مقالات

دیدن زیبائیها در دوران بازنشستگی

در تجمع اعتراض آمیزی که در اسفند ماه مقابل ساختمان

ریاست جمهوری در خیابان پاستور، برگزار شده بود،با تنی

چند از این عزیزان بازنشسته به صحبت برخواستم.متوجه

شدم که آنان تنها برای بیان اعتراض به آنجا قدم گذاشته اند

و چشم و گوش های خود را بر روی مسائل و موارد دیگر،

کاملاً یا بسته بودند یا اصولاً دوست نداشتند غیر از آنچه را

که خود می خواهند ببینند یا بشنوند.

در آنجا بود که این سئوال برایم بوجود آمد،که چرا این

عزیزان واین گنجینه های گرانبهای نیروی انسانی، بدینسان

چشمان خود را بسته نگاه میدارند و نمی خواهند از تجارب

دیگران یا منابع و مواهب دیگر خدادادی یا ذاتی خود بهره

ببرند.برای همین بدنبال این سئوال رفتم و نتایج ذیل حاصل

آمد:

زیبائی چیست؟

این سوالی است که تاکنون کسی به آن پاسخ نداده است،

بلکه به عقیده بعضی این سوال جواب ندارد، زیرا در میان

حقایق عالم، عالی ترین حقایق،حقایقی است که درباره آنها

«چیستی» معنی ندارد.گفته اند زیبایی «مما یدرک و لا

یوصف» است،یعنی درک می شود اما توصیف نمی شود. در

دنیا چیزهایی هست که انسان وجودش را درک می کند اما

نمی تواند آن را تعریف کند.

و بر اساس تعریفی که در ویکی پدیا آمده است زیبائی،”قابلیتی

است برای درکِ بهترِ ادراکات و همچنین پدیده‌های سخت

(مانند تندیس) و نرم (مانند موسیقی) و باعث تغییر در روحیه و

نگرش فرد می‌گردد.”

پس همانگونه که ملاحظه می فرمائید،زیبائی یک قابلیت است

که خدا برای درک بهتر پدیده ها،اعم از سخت و نرم،در انسان

قرار داده است.و ما در اینجا بر آنیم که کشف نمائیم که آیا در

دوران بازنشستگی زیبائی وجود دارد یا خیر؟

آیا زیبائی وجود دارد؟

به نظر شما، آیا زیبائی در دوران بازنشستگی وجود دارد یا

خیر؟

آیا مسائلی یا چیزهائی وجود دارد که در دوران بازنشستگی

بدان نگریست و آنها را زیبا دید؟

آیا به گفته، تعدادی از بازنشستگان،تمام دنیای بازنشستگان،

تیره وتار است، یا باید عینک ها را تعویض نمود و در بدترین

حالت،در این اطاق تیره و تار،کور سوی زیبا و ترنم آمیزی را

یافت که بتوان بدان لقب زیبا بودن را اعطا نمود.

در اینجا می توان زیبائی را به دو قسمت تقسیم بندی نمود:

زیبائی های بیرونی

زیبائی های درونی و ذاتی

زیبائی های بیرونی چیست؟

زیبائی های درونی همان محل های زیبا و موجودات و اشیائی

است که توسط خدای مهربان در طبیعت قرار داده شده است تا

انسان بتواند از زیبائیهای آنها لذت برده و دمی را در عظمت و

اقتدار خدای خوب و قادر،بیاساید.و آسایشی را که در قبال این

زیبائیها نهادینه شده را، درک نماید.

زمانی به دیدن یکی از اقوام خود می رفتم،این فرد،اکثراً

تلویزیون خود را بر خلاف اکثریت افراد فامیل،کانال

تلویزیون خود را بر روی شبکه مستند صدا و سیما قرار

داده بود و اکثراً در حال تماشای طبیعت های زیبای خشکی

و دریائی بود که توسط پروردگار عالم با هنرمندی خاصی،

در این جهان قرار داده شده بود.و تا زمانی که در منزل این

فرد بودید،آرامش و آسایش کافی را در وجودتان به خوبی

حس می کردید،زیرا که علیرغم اینکه این فرد نیز مانند بقیه

افراد، در همین شهر و همین دیار و با همین خرج و مخارج

زندگی میکرد، لکن این مسائل ایشان را از دیدن زیبائیهای

موجود در جهان باز نداشته و همین دیدن زیبائی ها، به او

کمک میکرد که در داخل هر جریان و واقعه ای،

تنها زیبائیها را بیابد و به تماشای آنها بنشیند.

و از طرف دیگر،زیبائی های دیگری نیز وجود دارد که

توسط بشر در طبیعت و شهرها ایجاد گردیده است. که با

گردشی در شهرها و مکانهای تفریحی و گردشی، می توان

به این زیبائیها، چشم انداخت و لحظاتی را با دیدن آنها، در

آرامش و آسودگی سپری نمود.

زیبائی های ذاتی چیست؟

پس از اینکه گوشه ای از زیبائیهای بیرونی را توضیح

دادیم، نوبت به زیبائی های ذاتی که در وجود گرم و نازنین

بازنشستگان گرامی وجود دارد،می رسد.(البته به شرطی که

شما خواننده گرامی، مانند این دوستانی که در تجمع اعتراض

آمیز، سعادت ملاقات با آنان را داشته و نمی خواستند که

چیزی غیر از خواسته خود،که همان اعتراض به کمی حقوق

خود بود، را نمی دیدند و نمی شنیدند)

اگر کلاه خود را قاضی نمائید، به زیبائیهای منحصر به فردی

خواهیم رسید که هر یک از افراد پس از نائل شدن به افتخار

بازنشستگی، بدان دست می یابند:

  • اولین زیبائی که در دوران بازنشستگی کاملاً به چشم
  • می آید، اوقات فراغت است، و اوقاتی است که اگر بتوان
  • برای آن برنامه ریزی لازم را نمود،به جرأت می توان
  • آن را بعنوان یکی از بهترین زیبائیهای دوران
  • بازنشستگی نام برد. لازم به ذکر است که برنامه ریزی
  • برای گذراندن این دوران، نیاز به سرمایه آنچنانی نیز
  • ندارد، بلکه می توان با سر زدن به اقوام، یا فرزندان
  • و بودن با آنها و همراه شدن با نوه ها، و نیز رفتن به
  • پارکها و مساجد و مکانهای دیدنی و طبیعی، این دوران
  • را بسیار دیدنی و لذت بخش نمود.

  • زیبائی دیگری که در دوران بازنشستگی می توان آن را

بخوبی مشاهده کرد، همان تجربیات گرانبهائی است که هر

یک منبع فراوان این تجربه های نایاب و قیمتی هستند،

البته این هم یک شرط دارد و آن این است که خود بازنشسته

به این گنج بودن تجربه، ایمان و اعتقاد داشته باشد، بارها

با عزیزان بازنشسته که مصاحبه داشته ام، به سختی

توانستم آنها را قانع نمایم که کارهائی را که آنها در طول

خدمت خود، انجام داده اند، می تواند برای دیگران و نسل

جدید، جذاب و دوست داشتنی باشد، و چه زیباست که این

خوبان، این تجربیات را از طریق نوشتن، یا ضبط صوتی

و تصویری به نسل بعد(که شدیداً نیازمند این تجربیات

می باشند) منتقل نمایند.

. زیبائی دیگری که در وجود بازنشستگان وجود دارد، دید

وسیعی است که باز هم بواسطه تجربیات فراوان بدست

آورده اند و ارزشها، در نظر آنان، دقیقاً نسبت به دوران

جوانی، تغییر یافته و بدنبال اصل بودن هر چیز می گردند.

پس در اینجا نیز می توان این دید زیبا را (که بر اساس

ضرب المثل: “آنچه را که جوان در آئینه نمی تواند ببیند،

پیر در خشت خام می تواند ببیند”) که به طبیعت و اطراف

خود دارند را بعنوان یکی دیگر از زیبائیهای این دوران

نام برد.

چرا ما نمی خواهیم تا نمی توانیم زیبائیها را ببینیم؟

حال سئوال این است که با وجود این همه زیبائیها که در

اطراف ما وجود دارد و نیز زیبائیهائی که بواسطه گذراندن

سالهای زیاد در وجود ما بوجود آمده است،چرا تعداد از

عزیزان بازنشسته، نمی خواهند یا نمی توانند این زیبائیها

را بخوبی مشاهده و از آنها لذت ببرند.

 یکی از موارد، به زمانهای دوران اشتغال بر می گردد و آنهم

بواسطه اینکه در طی مدت 30 سال، کار روزانه و یکسره در

ادارات و مکانهای مختلف، و بدلیل جو های منفی که در این

محیط ها برای بالا رفتن به سطوح بالاتر وجود دارد،

نازیبائیها بیشتر از زیبائیها خودنمائی می کردند. و بر اساس

ضرب المثل “خواهی نشوی رسوا،همرنگ جماعت شو”

اکثر این عزیزان نیز پس از مدتی، بجای اینکه جماعت را

همرنگ خود نمایند و اینکه همیشه راه ناصحیح و نادرست

را که متأسفانه اکثریت می روند، را نفی نمائید، به جو منفی

دامن زده و این توانائی ناصواب را در خود پرورش دادند.

همانگونه که طی مذاکراتی که با این عزیزان در همان تجمع

داشتم، آنها تنها به کمی حقوق و مزایای خود، و اینکه چرا

حقوق شاغلین پرداخت شده اما هنوز حقوق بازنشستگان

پرداخت نشده است. اشاره داشتند و اینکه هنوزدر این سن،

سالم و سرپا هستند و شکر خدا، بسیاری از بیماریهای

صعب العلاج سراغ آنها نیامده و اینکه توانائی حداقل

اعلام اعتراض خود را داشتند، را نمی خواستند ببینند.

راه کار:

آنچه را که می خواهم بعنوان راه کار در این جا ارائه نمایم،

شاید در نظر اول، بسیار ساده و بدیهی باشد، لکن با عمل

به آن و تمرین، می توان این بدبینی ها را به کنار گذاشت

و خود را از ورود بیماریهای مختلف در دوران بازنشستگی

مصون داشت.

بهتر است که از هم اکنون، شروع به دیدن زیبائی های

موجود در هر چیز و شخص و هر کاری نمود. نقل است

که حضرت عیسی(ع) با گروهی داشتند میرفتند که به

مردار سگی رسیدند که خیلی بوی تعفن میداد، همگان

شروع نمودند به توضیح بدبوی جسد و بد ظاهر بودن

این منظره، اما حضرت عیسی(ع) اعلام داشت که ببینید

که چه دندانهای تیز و سفیدی دارد. و همینجا همگان

متوجه شدند که در داخل هر اتفاق، هر شی و هر

حیوانی، می توان خوبیهائی یافت و به تحسین آنها پرداخت.

اگر بتوانیم درون هر چیزی، زیبائیهای آن را ببینم، تمام

دنیا در نظرمان زیبا شده و ایده ها و نظرهای مختلفی

حتی برای افزایش درآمد به ذهنمان وارد خواهد شد تا دیگر

مجبور نباشیم برای افزایش های جزئی، یک روز خود را

به رفتن به تظاهرات و راهپیمائی گذراند.

شاید هم اکنون نیز، به بدیهی بودن و ساده بودن این راه کار،

اذعان داشته باشید، لکن باید از خود بپرسیم، که واقعاً تا چه

حد همین راه کار بسیار ساده و بدیهی را بکار گرفته و از

آن بهره برده ایم؟

 

به امید روزی که هر بازنشسته بتواند، با دیدن زیبائیهای

درون خود و طبیعت، از مواهب الهی بهره مند گردیده و

روز بروز بر شادی و نشاط و سلامتی آنان فزونی یابد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *