بازنشستگان

هدف در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) چیست؟

                                      

هر چند که مقاله داشتن هدف در دوران پیشکسوتی را قبلاً نوشته

بودم، لکن بدلیل اهمیت آن در این مقاله به هدف با دید دیگری می نگریم.

              

 با تعدادی از عزیزان پیشکسوت(بازنشسته) که مشغول صحبت

بودم، آنها همیشه دم از ناامیدی زده و دیگر زندگی را برای

خودشان تمام شده می دانستند.

یا عزیزانی که ملاقات می نمودم که در سنین 60 سالگی، خود

را کاملاً ناامید نشان داده و کلاً از خود دست شسته بودند.

سئوال این است که در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) دیگر

هیچ چیز ارزش تلاش و استقامت را ندارد.

هیچ چیز دیگری در این دنیا وجود ندارد که عزیزان پیشکسوت

(بازنشسته) بخواهند به آن برسند؟

در این مقاله می خواهیم به این مطلب بپردازیم، با ما همراه باشید

هدف در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) چیست؟

در یک تعریف ، هدف وضعیتی است که می‌خواهیم در آینده داشته

باشیم. اگر خود نتوانیم وضعیت ‌مان را در آینده تعیین کنیم،‌ ناچار

محیط پیرامون‌ مان ، وضعیت را به ما تحمیل می‌کند.

آنچه که محیط بر ما حکم می‌کند چه بسا با ما سازگاری نداشته باشد.

پس چه بهتر که خود ، هدف مطلوب‌مان را معلوم کنیم و به سمتش

در حرکت باشیم.

هر چند ارزش ها در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) با دوران

اشتغال و جوانی، کاملاً متفاوت است و در نتیجه هدف نیز در دوران

پیشکسوتی(بازنشستگی) با هدف در دوران اشتغال و جوانی، متفاوت

خواهد بود، اما این دلیل بر آن نمی شود که فرد به محض رسیدن به

دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) دیگر برای خود هدف نداشته باشد.

فردی که برای خود و آینده خود هدف ندارد، مشخص است که امیدی

نیز به زنده بودن و سلامتی ندارد و همین ناامیدی است که می تواند

سلامتی فرد را در معرض خطر قرار دهد و فرد را سریعاً دچار

بیماری نماید.

درجه اول، افسردگی را به فرد منتقل کرده و پس از افسردگی،

بیماری های دیگر امان را از فرد می گیرد.

    

آقای کیم وو چونگ در کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست نوشته

است که ایشان برای رونق دادن به کسب و کار خود، به سراغ

کارخانه های در معرض ورشکستگی میرفته و آن کارخانه ها را

خریداری می نمود. و بجای اینکه شمارش معکوس برای پایان یافتن

زمان آن کارخانه بگذارید، شمارش معکوس برای راه اندازی مجدد

آن می گذاشته و آن کارخانه را با رفع مسائل و معایبش، راه اندازی

می نموده است.

بدین سان بوده است که چنین افرادی، کشور کره را که همزمان با

کشور ما که پیکان را تولید نمود، آنها نیز دوو را تولید نمودند، به

یک قطب صنعتی تبدیل نمودند.

حال می بایست در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) به جای اینکه خود

را برای رفتن آماده نمائیم، خود را برای شادی، نشاط و سلامتی مهیا

کرده و زندگی خوبی برای خود برنامه ریزی نمائیم.

چرا باید دردوران پیشکسوتی(بازنشستگی) برای خودمان هدف

داشته باشیم؟

با بررسی هائی که انجام داده ام، گنجینه های نیروی انسانی را دیده ام

که برای خود و چندین سال آینده خود نیز برنامه ریزی نموده و اهداف

خود را نیز مکتوب نموده اند و مشخص است که این افراد، به هیچ

عنوان زندگی را برای خود تمام شده فرض نمی نمایند.

اگر فردی برای خود هدف داشته باشد، یعنی اینکه امید به این دارد

که به آن هدف با انجام اقداماتی عملی برسد. و همین امید می تواند

سلامتی جسمی و روحی آنان را تأمین نماید.

لکن در چند روز گذشته، با افرادی مواجه شدم که متأسفانه دنیا را

برای خود تمام شده حساب می نمودند و در تمام مدت، تنها مرگ

را از خدای خود می خواستند و کوچکترین فکری برای اینکه شاید

بتوانند دوباره سلامتی کامل خود را به دست بیاورند و مجدداً زندگی

خود را از سر بگیرند نداشتند.

این نتیجه نداشتن هدف در زندگی است، زیرا کسی که هدف دارد،

دیگر زمانی برای فکر کردن به رفتن و غصه خوردن و بیمار شدن

ندارد و چون وقت ندارد، مسلماً توجه به این مسائل نیز نمی نماید و

چون توجه ندارد، این مسائل به این فرد که رسیده، راه خود را کج

نموده و از مسیر دیگر به راه خود ادامه می دهند وفرد را برای

رسیدن به اهدافش رها می نمایند.

حال از شما می پرسم: کدام یک از افراد فوق مورد پسند شما هستند؟

گروه اول که برای چند سال آینده خود هدف و برنامه دارند و

همیشه سالم و شاداب هستند

یا گروه دوم که در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) خود را پایان

یافته محاسبه نموده و آماده رفتن می شوند؟

مقاله بزن پس کله سختی ها را نیز مطالعه نمائید.

چگونه هدفهای واقعی برای خود در دوران پیشکسوتی

(بازنشستگی) داشته باشیم؟

           

همانگونه که در کتاب الهی پیر شی عنوان نموده ام و هم در مقاله

داشتن هدف در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) بیان کردم، هدف

واقعی باید سه شرط اساسی داشته باشد:

          – ملموس باشد

           – خودمان باور داشته باشیم

           – دارای زمان باشد.

اهداف می تواند در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) با توجه به

تغییر ارزش ها، به گونه ای دیگر تعریف گردد.

مانند: شرکت در مراسم عروسی نوه ها، رفتن به مسافرت های

دور، رفتن به مسافرت های زیارتی، بودن با نوه ها و راهنمائی

آنان، ارائه مشاوره به دیگران و …

بهر صورت هیچ فردی در هیچ زمانی نباید بدون هدف باشد،

زیرا نداشتن هدف مساوی است با نداشتن امید و مساوی است با

نداشتن انگیزه و تمام اینها سرمنشاء ورود افسردگی(منبع اصلی

تمام بیماری ها) به بدن می باشد.

و اگر به تمام اهداف خود رسیدید، مجدداً دست به کار شده و

اهداف جدید و چالشی تری برای خود تعریف و برنامه ریزی نمائید.

امیدوارم که با انجام توصیه های بالا، بتوانیم زندگی شاد، با نشاط

و سلامتی را برای خود و اطرافیان خود به همراه داشته باشیم.

اگر این مقاله برای شما مفید بود،

آن را به دیگر عزیزان خود نیز هدیه نمائید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *