بازنشستگان

زندگی سرشار از درس است

تا کنون کتاب ها و مقالات بسیار زیادی را احتمالاً مطالعه

نمودید که از زندگی پیامبران و یا زندگی معصومین و یا

زندگی …. درس بگیریم. اما چه کسی به ما آموخته که

از زندگی خودمان باید درس بگیریم.

نمودید که از زندگی پیامبران و یا زندگی معصومین و یا

زندگی …. درس بگیریم. اما چه کسی به ما آموخته که

از زندگی خودمان باید درس بگیریم.

وقتی می توان از زندگی حیواناتی مثل مورچه، گربه،

سگ، زنبور و ….. درس گرفت، چرا نتوانیم از تک تک

لحظات خودمان که مشغول سپری نمودن آن و

یادسپاری آن هستیم، درس نگیریم.

همین دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) که در نظر

تعدادی از عزیزان و به غلط دوران رکود و آمادگی جهت

رفتن، تعبیر شده و آنها خود را در سراشیبی مرگ

می پندارند، خود سراسر پند و اندرز و نصیحت و درس

می باشد، و بهینه است که بجای اینکه وقت و زمان

خود را صرف این افکار و گفتار پوچ و منفی قرار دهیم،

در پی یافتن درس های نهفته در درون هر لحظه و هر

اتفاق و هر رویدادی باشیم.

در آنصورت است که زندگی رنگ دیگر خود را که سراسر

شادی و نشاط و سلامتی است، به ما نشان داده و

زندگی سراسر خوشبختی را شاهد خواهیم بود.

پس در این مقاله ما به این بحث نظری می افکنیم و

این دروس و نحوه فراگیری آن را می آموزیم.

درس چیست؟

آنچه که در لغت نامه آمده است، به عنوان: آموزش، بحث،

تعلیم، مشق، پند، عبرت آمده است.

چرا باید از تک تک لحظات زندگی درس آموخت؟

آموزش و درس گرفتن در جامعه فعلی ما موضوعی با

ارزش و قابل احترام به شمار میرود. در مدرسه ساختار

اصلی و زیربنای علوم را به شما آموزش میدهند و سعی

می نمایند شما را برای کار و فعالیت در دنیای واقعی

آماده نمایند.

البته لازم به ذکر است که آموزش هایی که در مدرسه

و دانشگاه فرا می گیریم، به هیچ وجه، با درس هائی

که زندگی به ما می آموزد قابل قیاس و مقایسه

نمی باشد.

معلم زندگی ابتدا از ما امتحان می گیرد و سپس درس

می دهد لکن در مدرسه و دانشگاه، ابتدا درس می دهند

و آنگاه پس از مدتی، از معلومات آموخته شده، امتحان

می گیرند. و از زندگی بعنوان سخت گیر ترین معلم دنیا

نام برده شده است. اما همین معلم سخت گیر، تک تک

درس هایش می تواند زندگی ما را دگرگون سازد و توانائی

ما را چندین برابر نماید، اگر درست از این درس ها استفاده

گردد، مسیر موفقیت برای شما هموار می گردد.

ما تنها یک بار به این دنیا آمده ایم و تنها یک بار حق حیات

به ما داده شده است، پس اگر ما نتوانیم از تک تک لحظات

خودمان و درس هائی که زندگی به ما می دهد، استفاده

مناسب و لازم را ببریم، مطمئناً نیز نخواهیم توانست از دیگر

نعمات خدادادی نیز استفاده ببریم.

زمان تنها چیزی است که نمی توان آن را با پول خرید، زیرا

که دقیقه ای که گذشت، دیگر گذشته، و لازم است که از

دقیقه های گذشته شده، درس و تجربه آموخت و این تجربه

و درس را در دقیقه های بعد، نصب العین خود قرار داد و

زندگی شاد و با نشاطی را برای خود و خانواده خود رقم

بزنیم.

چطوری باید از دوران پیشکسوتی(بازنشستگی)

درس آموخت؟

کافی است که محصل خوبی باشیم و به آموزه های

دریافتی از معلم زندگی، دقت لازم را داشته باشیم.

این لحظه، زندگی شماست!

زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید

نیست. زندگی شما بین الان در دوران پیشکسوتی

(بازنشستگی) و نفس بعدی دوران پیشکسوتی

(بازنشستگی)است. زمان حال – همین حالا و همین

جا – تنها چیزی است که زندگی به شما داده است.

پس از هر لحظه (مخصوصاً در این دوران پیشکسوتی

(بازنشستگی) با همه مسائل و مواردی که شما

می دانید و نگارنده نیز تا حدودی از آن با اطلاع است)

استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی

کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید،

بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها

چیزی است که می‌توانید از هر کسی از جمله خودتان،

انتظار داشته باشید.

 زندگی طولانی نیست!

این تنها دارائی شما و تنها زندگی شماست و باید برای

آن تلاش نمائید. برای آنچه درست است بکوشید تا

بدست آورید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای

کسانی که دوستشان دارید تلاش کنید و هیچوقت

فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم

هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون

هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید.

هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع

کنید. فردا دیر است.

فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان

سودآور خواهد بود!

وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف

می‌رسد–چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع

یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان

و تعهد دارد–باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا

حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی

کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که

بقیه نمی توانند؟»

 هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!

اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست

مهربانی برای شماست که کمکتان می‌کند باری از روی

دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت

آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از

اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.

 شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند

حتی اگر نا امید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور

دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای

کسانی که هنوز عشق می‌ورزند با اینکه ضربه خورده‌اند.

پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است

را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید

فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که می‌توانید

از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.

خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تأئید

کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید.

قبل از اینکه بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته

باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید

احساس ارزش کنید و در چشم خودتان، خودتان را قبول

داشته باشید تا بتوانید با اعتماد ‌به ‌نفس به چشمان

اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

 عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!

در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های

درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال

و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به

کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را

درمورد آنها به شما خواهد گفت.

 مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام

کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است

که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد،

فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید،

حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد

از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که

می‌دانند چیزی ندارند.

 پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!

به زمین می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی

می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه

خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن،

نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی

که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر

زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی

باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان

بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی

انتظارمان را می‌کشد.

گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!

سالهای پیش را به یاد آورید در زمان هائی که بسیار جوان تر

از حال بودید، در آن زمان، چیزی نبوده که در زمان خودش

بسیار دردآور بوده باشد و شما در همان زمان فکر نمی کردید

که بتوانید آن مسأله را حل نموده و با آن کنار بیائید؟

همه ما مسائلی در دوران های قدیم داشته ایم که در زمان

خودش، بسیار دردآور و زجر آور بوده است اما در حال حاضر

تنها یک تجربه و خاطره است و شاید به بعضی از آن دردها

و ترس ها، در حال حاضر بخندیم، اما حقیقت دارد که ما

توانستیم آنها را به سلامتی پشت سر بگذاریم، در حال حاضر

نیز چنین است، اگر با دردی روبرو شدید، به فکر گذشته خود

بیفتید که چگونه توانسته اید مسائل را پشت سر بگذارید و

بدانید که این دردها نیز پایان می پذیرید و انشاله خاطرات

خوشی برای شما بعلت خوب پشت سرگذارندن آن برایتان

باقی خواهد ماند.

خلاصه همه درسها، درس پیشرفت به ما یاد میدهد که

زندگی پیش میرود. ممکن است آزمایشات مختلف به ما

آسیب زده باشند اما جای این زخمها از ما در برابر آسیبهای

آینده محافظت میکند. وقتی بتوانیم از اشتباهات گذشته

درس بگیریم و رفتارهای جدیدی که نتایج متفاوتی خواهند

داشت انجام دهیم، پیشرفت خواهیم کرد. اگر رفتاری متفاوت

با آنچه در گذشته داشته اید از خود نشان دهید، پیشرفتی

عالی خواهید داشت. و جهتی که به آن سمت پیش میروید،

فقط به تصمیم خودتان بستگی دارد.

با درس های آموخته شده، چه باید کرد؟

درسهای زندگی، جدا از آموزشهایی که در مدرسه و

دانشگاه دریافت میکنید، به ما کمک میکند نسبت به

تواناییهایمان آگاهی پیدا کنیم. ممکن است مورد آزمایش

قرار گیریم، اما با درک حقیقت این آزمایشات میتوانیم به

راحتی بر چالشهای زندگی پیروز شویم

و این پیروزی می تواند مخصوصاً در دوران پیشکسوتی

(بازنشستگی) فواید بسیار زیادی را برای ما رهنمون سازد

که از آن جمله می توان به شادی و نشاط و نیز سلامتی

که از این پیروزی برایمان بدست می آید توجه نمود.

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی

اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند

حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی

که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند.

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید،

« چطور اینقدر زود دیر شد؟ » پس برای فکر کردن به

زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه

می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید.

برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن،

خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید.

زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

ولی بختیاری

مربی و مدرس مهارت های سلامتی و کارآفرینی پیشکسوتان

(بازنشستگی)

سایت گنجینه نیروی انسانی

VBAKHTYARI@GMAIL.COM

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *