اقدام در برابر ضعف و سستی در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی)
تعدادی از عزیزان پیشکسوت(بازنشسته) که در
سمینارها و کارگاه ها شرکت می نمودند، مدام
از تحلیل قوای جسمانی خود در این دوران صحبت
نموده و علت تمام مسائل و مشکلات خویش را
ضعف و سستی که بواسطه همین تحلیل قوا
برایشان بوجود می آمد، می دانستند.
حال ما می خواهیم به این مسئله بپردازیم،
که آیا واقعاً در این دوران:
اولاً تحلیل قوای جسمانی واقعیت دارد، یا تنها در
باورهای ما نقش بسته است؟
دوماً به این مسئله بپردازیم که این ضعف و سستی
بخاطر هر موضوعی باشد، آیا راه کاری برای مقابله
با آن وجود ندارد و ما مجبور به تحمل این ضعف و
سستی تا پایان عمر خویش می باشیم؟
این دو سئوال و سئوالات دیگر را در این مقاله جوابگو
خواهیم بود.
با ما همراه باشید.
پیشنهاد گنجینه نیروی انسانی این است که مقاله
بازیگر یا تماشاگر بودن در دوران پیشکسوتی
(بازنشستگی) چیست؟ را نیز مطالعه فرمائید.
تحلیل قوا در دوران پیشکسوتی چیست؟
نگارنده در خصوص تحلیل قوا در دوران پیشکسوتی
(بازنشستگی) بارها و بارها، با نشان دادن شواهدی
که تا سنین بالای صد سال، همچنان با همان نیرو و
قدرت دوران جوانی به زندگی خود ادامه می دهند.
از جمله پدر 136 ساله در سنندج، مادر 120 ساله
در بروجرد، پدر 111 ساله در طارم استان گیلان،
پهلوان حیدر 107 ساله، مادر 100 ساله در تهران،
و تعداد بیشماری از افراد بین سنین 80 تا 95 ساله
که خوشبختانه بر اساس قانون جذب در مسیرم
برای کمک به عزیزان پیشکسوت در سر راهم قرار
گرفتند و با نشان دادن آنها به همگان، مبنی بر اینکه
تحلیل قوا تنها، در باورها و افکار ما قرار دارد، به این
نکته بسیار اساسی اشاره داشتم که در صورتی که
ما بپذیریم که بعد از 50 سالگی، بدن ما با افت قوا
مواجه می شود، بدن نیز به مانند یک غلام حلقه به
گوش، فوراً بر اساس باور ما عمل نموده و قوای ما
را تحلیل می برد.
لکن اگر بر اساس تحقیقات علمی می خواهیم عمل
نمائیم که بواسطه آن، اعضاء و جوارح انسان برای یک
زندگی سه رقمی برنامه ریزی شده است، را بپذیریم،
دیگر نباید انتظار تحلیل قوا در سنین بالا را داشته باشیم،
بلکه مطابق تحقیقات به عمل آمده، بیماری در سنین
بالای 50 سال، طبیعی نیست، بلکه آن چیزی که طبیعی
رخ می نماید، بیماری افسردگی است که به دنبال خود،
بقیه بیماریها و تحلیل قوا را نیز به همراه دارد.
پس تا این جا نتیجه می گیریم که ما بنا بر خواست و
باور خود، منتظر تحلیل قوای خود بوده و بدنبال آن،
ضعف و سستی را از قبل برای خود، پسندیدیم.
ضعف و سستی چیست؟
در لغت نامه دهخدا ضعف و ناتوانی را به کم زوری
و عدم توانایی معنا نموده است و آن ناتوان بودن در
انجام کارها، حتی کارهای ضروری و شخصی خود
می باشد.
شاید شما نیز به مانند نگارنده، بارها و بارها عزیزان
پیشکسوت(بازنشسته) و سالخورده ای را مشاهده
نموده اید که حتی برای انجام کارهای بسیار کوچک
خود نیز به مانند کودکان، نیازمند به شخصی برای
انجام آن کارها می باشند.
و تمام دلیل و منطق آنها این است که دیگر توانائی
انجام آن کارها را ندارند.
باز هم بنا بر تحقیقات به اثبات رسیده است که با
بالا رفتن سن، شاید سرعت عمل افراد در انجام کارها،
کاهش یابد، لکن این کاهش سرعت، افزایش دقت را
به همراه خود دارد.
مقاله احساس منفی در دوران پیشکسوتی
(بازنشستگی) چیست؟ را از دست ندهید.
چرا باید در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی)
در مقابل ضعف و سستی ایستاد؟
اگر ما نتوانیم در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی)
که اکثر فرزندان احتمالاً به سر زندگی خود رفته اند
یا اگر هنوز در خانه باشند، دیگر اعتنائی به خواست
والدین خود ندارند، در مقابل ضعف و سستی خود سر
تعظیم فرود آورده و این ضعف و سستی را به واسطه
همان تحلیل قوای جسمانی در باور های ناسالم،
بپذیریم. لاجرم باید برای انجام کارهای خود و شاید
کارهای ضروری خود، نیازمند کمک اطرافیان و فرزندان
خود باشیم.
در این دوران که هر فردی تنها مسئولیت زندگی خود
را به عهده می گیرد، شاید بعضی از فرزندان نیز از این
وظائف شانه خالی نمایند.
آنوقت تکلیف چیست؟
یا باید از انجام آن کارها صرف نظر نمائید، که اگر کارهای
ضروری باشد این کار غیر ممکن است.
یا اینکه بدون کمک آنها، و در کمال خجالت و شرمساری
حتی عمل استجابت مزاج را نیز در همان محلی که هستید،
انجام دهید.(کاری که متأسفانه بارها شاهد انجام آن توسط
افرادی بوده ام که خود را باخته و دیگر امیدی به زندگی
خود نداشتند.)
لذا باید کاری کرد و خود را از این دام ضعف و سستی
که بواسطه باورهای غلط و شاید در بعضی از موارد نیز
بنا بر شرایط خاصی گریبانگیر ما شده است برهانیم.
چگونه باید در برابر رکود و سستی در دوران
پیشکسوتی(بازنشستگی) مقاومت نمود؟
در این جا، بر اساس نوشته های دکتر وین دایر در
کتاب سررشته زندگی خود را در دست گیرید،
موارد ذیل را خدمتتان اعلام می دارم:
برای این که جایگاه واقعی خویش را در زندگی به
دست آورید و به رفاه و آرامش روحی و غنا و برکت
برسید، باید از جا برخیزید، و با تلاش و کوشش به
پیش بتازید.
عمل، مؤثرترین نوشدارو برای غلبه بر اضطراب و افسردگی
تنش و سایر احساسات منفی است. به مجر این که دقت
خود را معطوف به کار در دست اقدام نمائید، جریان
افسردگی و اضطراب بند آمده و مجال ظهور نمی یابد.
جا دارد در این جا بدین نکته اشاره کنیم که افسردگی
مولود عدم تحرک و ضعف است نه مولد آن.
به بیانی دیگر شما با سستی و بی حالی به افکار و
احساسات منفی میدان عمل می دهید و عرصۀ ذهن
را برای تاخت و تاز افکار سیاه آماده می کنید.
بنابر این به جای این که ناله و فغان کنید و اوضاع نامساعد
خود را به طبیعت، روزگار، سن و فلک غدّار نسبت دهید،
گره از ابروان بگشائید، به هدایت باطنی تان اعتماد کنید
و دست به عمل بزنید.
راه کار فعلی چیست؟
شاید بپرسید: چه کار می توانم انجام دهم و از
کجا باید شروع کنم؟
در پاسخ باید گفت هر چه انجام دهید،
و از هر کجا که شروع کنید، بهتر و مؤثرتر از فرو رفتن
در باتلاق عدم تحرک است.
اگر این مقاله برای شما مفید بود،
آن را به دیگر عزیزان خود نیز هدیه نمائید.